با خاموش شدن صدای غرش توپها و خمپارهها و غریو مسلسلها در جبهههای نظامی، دشمن که از این طریق طرفی نبسته بود به عرصه فرهنگی روکرد و تهاجمی وسیع و همه جانبه را علیه بنیادهای فکری انقلاب آغاز نمود. دشمن در عرصه این تهاجم یا به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، حضرتآیتالله خامنهای، در این شبیخون فرهنگی، بیش از هر چیز به روشنفکران تکیه داشت و بدون امداد این جماعت قادر به پیشبرد برنامههای خود نبود.بعد از تهاجم نظامی، جریان روشنفکری وابسته، قویترین جریانی بود که میتوانست توطئه وسیعی را از خارجی و داخل علیه بنیادهای فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی آغاز کند. هشت سال جدال بیوقفه در عرصه دفاع مقدس موجب توقف این جریان شده بود و روشنفکرانی که پرچم اسلاف خویش را در همسو کردن مردم با تاریخ و تمدن غرب به دوش میکشیدند، یا در سکوت و خلوت به انتظار فراهم شدن فرصت نشسته یا به پناهندگی در کشورهای غربی درآمده بودند بر همین اساس فراهم آوردن امکان بازسازی و تجمع دوباره نیروها و سازمانها و بنیادهای فرهنگی جریان روشنفکری وابسه و حمایت وهدایت مجامع متمایل به غرب در دستور کار کارگزاران جریان جهانی سلطه قرار گرفت.
احمدشاملو یکی از نخستین افراد جریان روشنفکری بود که با این فراخوان امپریالیستی پاسخ مثبت داد و با تمام وجود تلاش در راه تحقق اهداف استعماری غرب را آغاز کرد. سوابق همکاری او با نهادها و جریانهای استکباری غرب در روزگار اقتدار محمدرضا پهلوی و تلاش وی در راه انتشار کتاب جمعه در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی ـ که با هدف ایجاد یک مرکز و پایگاه برای گردهم آمدن روشنفکران معاند و مخالف با انقلاب اسلامی انجام میشد ـ همه و همه نشان از همسویی و همگامی او با قدرتهای بیگانه داشت.از این روی رسانههای غربی و رادیوهای بیگانه بار دیگر بر روی وی و سایر دوستانش سرمایهگذاری کرند و با فراهم آوردن فرصتهای لازم، مانور پیرامون عملکرد این جریان فرهنگی را آغاز نمودند. از این زمان به بعد است که احمد شاملو و دیگر همراهانش را در صف چهرهها و شخصیتهای اعزامی به سفرهای خارج از کشور میبینیم و نامشان را در لیست سخنرانان علمی و دانشگاهی مییابیم و یا یک بنیاد به اصطلاح فرهنگی جایزه ویژه خویش را به او اعطاء میکند و اخبار مربوط به آن با آب و تاب در رسانههای صهیونیستی و نشریات ضد انقلابی درج میشود و برخی مجلات وابسه به این محافل خود چاپ میکنند. به نمونهای از اینگونه تحریکات و اینگونه جوایز خلقالساعه و یا سفارشی توجه کنید:«جایزه ادبی بینالمللی نویسندگان آزاده، امسال به احمد شاملو، شاعر و نویسنده ایرانی تعلق گرفت و در تاریخ 11 ژانویه 1991 به او تقدیم شد. این جایزه همه ساله از سوی بنیاد آزادی بیان به نویسندگان آزاداندیش اهدا میشود...»(1)کارگزاران امپریالیستی در راستای برنامه شخصیت پردازی و اعتبار بخشیدن به احمد شاملو، دامنه تبلغیات در این مورد را وسعت میدهند و احمد شاملو را به دروغ کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبی معرفی مینمایند.اعطای جوایز ادبی و هنری به روشنفکران و طرح پی در پی اسم و رسم آنان در مطبوعات و محافل غربی بدین جهت صورت میگرفت که ضمن تقویت این جریان در ایران، و رخنه در روح و جان جوانان بیخبر از همه جا، نهال تفکر معنوی و اندیشه اسلامی را از درون بپوسانند.
به هر حال شاملو بدن نگرانی از غم نان و نگرانی از فراد، از این کشور به آن کشور و از اروپا به آمریکا میرود و همواره موجی از تبلیغات مبالغهآمیز او را همراهی میکند. به یک نمونه از این نوع تبلیغات مبالغهآمیز توجه فرمایید:«احمد شاملو شاعر برجسته ما و همسفر فرزانه او آیدا در ماه اردیبهشت امریکا را ترک میکنند. این سفری پربار برای احمد شاملو و آیدا بود و شاید هیچگاه نه احمد شاملو و نه آیدا و نه مردم این سفر را که پیآمد بسیار داشت، از خاطر نبردند. احمد شاملو تکیه گاه مردم ایران است و سیاستگران ایرانی باید حرمت شاعر بزرگی را که چشم و چراغ دل مردم ایران است، نگهدارند...»(2)
در این خبر سعی میشود که یک شاعر آلوده به انواع ابتذالات و کاملاً غربزده را تکیهگاه مردم ایران بنامند و سپس برای مسئولین ایرانی رهنمود صادر میفرمایند که حرمت این چشم و چراغ و دل ملت ایران را نگهدارند.سفر شاملو به اتریش نمونه دیگری از سفرهای تبیلغاتی و نمونهای از تلاش محافل استکباری در راه شخصیتپردازی از اوست. کوشش برای اینکه از شاملو یک هنرمند برتر و به اصطلاح «سوپراستار» بسازند و جوانان نوخاسته و فاقد تجربیات عینی و عملی این آب و خاک را به دنباله روی از او تشویق کنند.شاملو و همسرش آیدا پس از اقامتی طولانی به اتریش میروند و یک هفته در این کشور اقامت میکنند و میزبان آنان، ظاهراً مهدی اخوان لنگرودی شاعر نوپردازی است که گویا اینک در شهروین به تجارت فرش مشغول است.
کارگزاران تبلیغاتی در داخل کشور برای اینکه در عرصه این شخصیتپردازی کاذب به حداکثر بهرهبرداری برسند، ماجرای این سفر و جزئیات اقامت شاملو در اتریش را در کتابی گرد آوردند و چندی قبل توسط یکی از ناشران داخلی انتشار دادند. این کتاب ظاهراً به قلم مهدی اخوان لنگرودی است. اما برخی از اهالی قلم و آنان که با شیوههای نگارش شاملو آشنایی دارند، بر این باورند که این کتاب را خود شاملو نوشته و یا نوشته اخوان لنگرودی بازنویسی کرده است.به طور کلی اگردر زندگی احمد شاملو دقت کنیم میبینیم که همواره او از حمایت رسانههای وابسته به بیگانه در خارج و برخی غربزدگان داخل کشور برخوردار بوده است و همیشه اینگونه رسانهها میکوشند تا از شاملو یک «قهرمان» بسازند. این جریان میکوشد تا در همه جا شایع سازد که احمد شاملو شدیداً تحت نظر است و آزادی هیچگونه فعالیت فرهنگی و اجتماعی را ندارد. در حالی که او از نهایت آزادیها در این سرزمین برخوردار است. مطبوعات داخلی با درج اخبار و گزارشهایی پیرامون فعالیتها و سفرهای وی به خارج وداخل کشور مطالبی را به چاپ میرسانند و مجموعه شعر و نوار کاست اشعارش را به بازار عرضه مینمایند، و اخیراً برخی از اشعار و ترانههای خود را به قیمتهای گزاف به آهنگسازان فروخته و سرودهایی با اشعار او مرتباً از صدا و سیما پخش میشود و در شرایطی که وی و برخی از نشریات هواداروی دم از محدودیت حضور او در عرصه فرهنگ میزنند نشریات دولتی نیز با بذل و بخشش به تجلیل یکسویه از وی میپردازند، به طور مثال هفتهنامه ایران جوان زیرمجموعه روزنامه ایران و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران یک صفحه کامل خود را به تجلیل از کتاب جدید وی اختصاص میدهد و مینویسد:«متبرک باد نام تو ... ما با روشنایی که شاعر به چشممان داده است، دوره می کنیم شب را و روز را و هر بار تازه میشویم به جادوی شعر او که «بامداد» شعر ایران است تا همیشه...»(3)
در اردیبهشت ماه سال 1378 سفیر سوئد در تهران در گفتو گویی اختصاصی با گروه ادب و هنر روزنامه نشاط اعلام کرد، جایزه «استیگ داگرمن» به احمد شاملواعطاء می شود.(4) این خبررا روزنامه های دولتی از جمله روزنامه دولتی ایران درکنارچاپ عکس بزرگی ازشاملو ، در صفحه اول خود به چاپ رساند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ماهنامه دنیای سخن،شماره 39،مورخ اسفندماه 1369،ص 18.
2 نشریه ضدانقلابی سیمرغ چاپ امریکا،شماره 21،سال 1370.
3 مجله ایران جوان،مورخ 20/1/1377 وروزنامه خرداد،مورخ 1/4/1378.
4 هفته نامه نیمروز،چاپ خارج از کشور،شماره 535،مورخ 24/2/1378.